انسان رفتارهای متعددی دارد که برخی از آنها اختیاری و برخی غیر اختیاری است. اعمال غیر اختیاری که از انسان سر می زند مثل رفتار طبیعی اندامهای بدن مثل قلب و کبد چون در اختیار انسان نیست در اینگونه موارد، اخلاقیات معنا ندارد. به همین جهت است که کارهایی که دیوانگان انجام می دهند در ارزیابی اخلاقی قرار نمی گیرد. قصدیت فعل، شرط مهمی از اخلاقی بودن یک رفتار است که در نتیجه آن پاداش و جزا معنا پیدا می کند. اگر در نظر داریم اخلاقی بودن را در علم بیان کنیم باید توجه داشته باشیم که صرفا افعالی در معرض داوری اخلاقی قرار میگیرد که انجام دهنده آن انسانی باشد که آن فعل را از روی قصد انجام داده باشد. به همین جهت کلیه نتایجی که از یک فعل و انفعال علمی بوجود می آید در معرض قضاوت اخلاقی قرار نمی گیرد. اگر در اثر یک فعل و انفعال طبیعی، ماده ای خطرناک بوجود بیاید نمی توان این فعل و انفعال را اخلاقا محکوم نمود؛ همانگونه که یک شیر به علت دریدن یک آهو مورد قضاوت اخلاقی قرار نمی گیرد.
با فرض اینکه تنها انسان است که از اختیار برخوردار است، لذا اخلاقیات برای انسان معنا دارد و فقط افعالی از او در معرض قضاوت قرار می گیرد که بطور اختیاری انجام شده باشد. به این جهت اخلاقیات در علم نمی تواند به خود علم راجع باشد بلکه به رفتارهای انسانی که در مسیر تولید، ارتقاء، توزیع و استفاده از علم توسط انسانها بوجود می آید راجع است. پس یافتن معیارهای اخلاقی در علم یعنی یافتن رفتارهای اختیاری انسانها که در مسیر علم برای آنها بوجود می آید.
دانلود فایل (۵۲۴ دانلود)